بسیاری از اساتید دانشگاه و حتی مسئولین وزارت علوم نسبت به وضعیت تضعیف شده علوم پایه در كشور هشدار می دهند؛ شرایطی كه باعث شده است اقبال برای تحصیل در این رشته ها در بین بچه های مستعد و توانمند، با كاهش مواجه شود. خطر ریزش در علوم پایه هم در سطح دانشگاه ها و حالا هم در مقطع مدارس جدی است و باید به صورت فوری برای آن كاری كرد.
به گزارش تابا، در بخش نخست از گفت وگو با پروفسور ''مجتبی شمسی پور''، چهره ماندگار شیمی و از سرآمدان علمی كشور، درخصوص كلاس های كنكور كه با روش های گوناگون دانش آموزان را وادار می كنند تا فقط با حفظ كردن و نه یاد گرفتن یك سری فرمول ها، در كنكور رشته های خاص نمره بگیرند، و اجحافی كه در حق دانش آموزان مناطق محروم و كم برخوردار می شود، صحبت كردیم.
این گفت وگو را با موضوع اهمیت نقش معلمان در تربیت نسل آینده و ضرورت توجه به معیشت و زندگی معلمان در بخش دوم و پایانی پی گرفتیم:
«در مسائل آموزشی معلم را اصل می دانم و باید تا می توانیم برای قشر معلمان هزینه كنیم. در همین كشورهایی كه قبول نداریم، مدیر مدرسه دكترای مدیریت آموزشی دارد؛ حتی مربیان مهدكودك یا پیش دبستانی از مدارج تخصصی مورد نیاز برخوردار هستند. در كشورهای دیگر، معلم حداقل مدرك كارشناسی ارشد در رشته مربوط را دارد و شیوه صحیح آموزش را بلد است و دانش آموز از همان ابتدا به درستی رشد می كند. دانش آموز اگر استعداد داشته باشد و خوب هم آموزش ببیند، به راحتی در دانشگاه قبول می شود و دیگر نیازی به كلاس كنكور نیست.
آموزش و پرورش باید بهترین ها را برای معلمی جذب كند و معلمی باید برای هركسی كه وارد این حرفه می شود، افتخار باشد. آموزش و پروش وظیفه دارد زندگی و معیشت معلمان را به درستی تأمین كند؛ از سوی دیگر، معلمان نیز وظیفه دارند نسل آینده را هم از لحاظ علمی و هم اخلاقی به درستی تربیت كنند.
جَوّ موجود در بین تحصیل كردگان جامعه به شكلی شده است كه اخلاق كلی تحت الشعاع علم قرار گرفته است و اخلاق در مدارس ما همزمان با علم رشد نمی كند؛ ضمن اینكه مسائل دینی و اخلاقی و آموزش اولیه زندگی نیز در مدارس ما تعلیم داده نمی شود. باید اول مسائل زندگی و اخلاق را بفهمیم و چیزی كه حتی در برخی از خانواده های مذهبی هم در حال از بین رفتن است، بحث تَقیُد اخلاقی و دینی است.
در غرب كه دخترها و پسرها، شرایط تفكیك شده ای ندارند. یك جوان از 18 سالگی مستقل می شود؛ در غرب بچه ها به دنبال پول پدر و مادرشان نیستند. با هم زندگی می كنند، كار می كنند، درس می خوانند و بعد هم ازدواج می كنند. این سنت آنهاست و این فرهنگ برای آن كشورها است؛ اما برای كشور ما این موضوع هَرج و مَرج است و بچه های ما الان چند هوایی شده اند. به نظرم در این زمینه هم به دختران جامعه ما ظلم می شود.
ما بیشتر از آنكه نگران تحصیلات فرزندان مان باشیم، باید در حال حاضر نگران تربیت درست آنها باشیم.»
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در در نهمین جشنواره آموزش دانشگاه تهران كه اردیبهشت ماه 1401 در این دانشگاه برگزار شد، با اشاره به وضعیت رشته های علوم پایه گفت: در حال حاضر همه رشته های علمی در دانشگاه تهران دایر است؛ اگرچه در سال های گذشته به دلیل شرایط كشور با اقبال كمتری در برخی رشته ها مواجه شدیم و داوطلبان در رشته های علوم پایه و علوم انسانی كمتر رغبت حضور دارند. اگرچه امروز سیاست نهایی حاكمیت، توزیع متوازن استعدادها در رشته های مختلف است، اما پیشرفت چندانی برای توجه به رشته های علوم پایه و انسانی نداشتیم و توزیع متوازن استعدادها در این رشته ها اتفاق نیفتاده است. لازم است هدایت تحصیلی درستی در مراكز آموزشی ما صورت بگیرد تا جایگاه علمی كشور آسیب نبیند، چرا كه در حال حاضر داوطلبان براساس عشق ژنتیكی و علاقه، رشته مورد نظر خود را در ورود به دانشگاه ها انتخاب نمی كنند، بلكه انتخاب رشته براساس شغل آینده صورت می گیرد كه این نوع نگاه نوعی ظلم به علم است.
دكتر زلفی گل تأكید كرد: در كشورهای توسعه یافته، نخبه ترین افراد در رشته های علوم انسانی تحصیل می كنند تا مدیریت كلان جامعه را به دست بگیرند و در رشته های دیگر اقدام به پذیرش مهاجر و نخبگان از كشورهای دیگر می كنند، اما این اقدام در كشور ما دقیقاً برعكس است و ما هر سال شاهد توجه كمتر به رشته های علوم انسانی و ریاضی هستیم و اگر هم علوم پایه تضعیف شود، كل علم كشور تضعیف خواهد شد. (بخوانید: انتقاد وزیر علوم از حصاركشی و مرزبندی بین دانشگاه های پزشكی و غیرپزشكی)
بحث تضعیف علوم پایه كه در رشته های دانشگاهی به گرایش های ریاضیات، فیزیك، شیمی و زیست شناسی گفته می شود، موضوعی است كه حتی اساتید دانشگاه ها هم نسبت به آن هشدار می دهند. دكتر محمد صباییان، عضو هیات علمی گروه فیزیك دانشگاه شهید چمران اهواز معتقد است: صنایع در كشور ما بخش تحقیقات و توسعه ندارند و این یكی از اصلی ترین دلایل بیكاری فارغ التحصیلان رشته های علوم پایه از جمله فیزیك، شیمی، زیست و زمین شناسی است. دانش آموختگان علوم پایه در كشورهایی مانند آلمان، انگلیس، فرانسه و آمریكا بسیار خوب جذب می شوند، به این دلیل كه این افراد به توسعه صنایع كمك می كنند. وضعیت استخدام رشته های علوم پایه در این كشورها بسیار خوب است و متاسفانه دانشجویان ما مهاجرت می كنند، زیرا برای آن ها بازار كار در این كشورها مهیا شده است. اگر وضعیت این گونه بماند، قطعاً بچه های مستعد و توانمند كمتر به سراغ خواندن علوم پایه می روند كه باعث تضعیف علوم پایه و در نتیجه ضعیف تر شدن تحقیقات اندك در صنایع كشورمان می شود. (بخوانید: صنعت بدون پژوهش، نتیجه بی توجهی به رشته های علوم پایه)
البته بحث تضعیف علوم پایه البته فقط به دانشگاه ها خلاصه نمی شود. زنگ خطر این بار در مدارس به صدا درآمده است و برخی گزارش ها عنوان می كنند كه رشته ریاضی در دبیرستان ها در حال انقراض است! و كمتر از 15 درصد دانش آموزان متوسطه دوم، رشته ریاضی را انتخاب می كنند!
قطعاً كنكور و حاشیه های آن مانند مؤسسه هایی كه با كلاس های اضافه و كتاب های كمك آموزشی سعی دارند فهم ریاضیات را فدای پاسخ سریع به تست های كنكور كنند، تنها مقصر افول ریاضیات در ایران نیستند. برخی از اساتید ریاضیات و فارغ التحصیلان این رشته معتقدند، سیاست گذاری ها هم، علیه ریاضی خوانده ها عمل كرده است. در سال های گذشته، یكی از جدی ترین مقاصد شغلی برای بخش قابل توجهی از دانش آموختگان ریاضیات، تدریس ریاضی در مدارس بود؛ اما حالا آموزش و پرورش نیاز خود به معلم ریاضی را از دانشگاه فرهنگیان و فارغ التحصیلان رشته آموزش ریاضی رفع می كند.
دكتر زهرا گویا، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است: دانشگاه فرهنگیان یك دانشگاه نوپا است كه با طرح و برنامه اش، نمی تواند جایگزین یك دانشگاه جاافتاده در تربیت پایه ای یك دانشجوی ریاضی باشد. این دانشگاه می توانست به خوبی با كمك دانشگاه های دیگر، ریاضیات دانشگاهی افراد را قوی كند و با كمك دانشگاه ها، معلم تربیت كند و دوره های تربیت معلمی دو ساله و انواع كارورزی ها را تدارك ببیند. (بخوانید: بی توجهی به ریاضیات، روزی گریبان همه را خواهد گرفت!)
«وزارت آموزش و پرورش باید فارغ التحصیلان مقطع دكترا (از بهترین دانشگاه های كشور) را نیز به عنوان معلم استخدام كند. آموزش و پرورش باید اصلاح شود. این عناوین ''استادیار- معلم''، ''دانشیار- معلم''، ''دانشجو- معلم'' بی مُسما است و هیچ جای عالم چنین چیزی وجود ندارد. یك معلم خوب را استخدام كن؛ زندگی او را در حد مناسب شأن و جایگاه رفیع او تامین كن و هر سال عملكرد او را محك بزن و ببین محصلانش را چطور بار آورده است.
ای كاش وزارت آموزش و پرورش شرایطی را ایجاد می كرد تا دانشگاه های سرشناس كشور، دانشجویان علوم پایه را در سه سال نخست تربیت می كردند و یكی دو سال هم این دانشجویان برای امور خاص تعلیم و تربیت و مسائل آموزشی دوره میدیدند.