عكس از آرشیو دكتر علی عربی در سمیناری با موضوع بررسی عوامل موثر بر گرایش نوجوانان و جوانان به اعتیاد در شهر اهواز كه به مناسبت هفته پژوهش در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد، اظهار كرد: متاسفانه در بسیاری از مطالعات صورت پذیرفته عوامل گرایش به اعتیاد در سطح فردی و روانشناختی مورد نظر قرار گرفته اند و از این رو با توجه به یافته های حاصل مهمترین خط پیشگیری از اعتیاد محدود به جلوگیری از دسترسی به مواد و از سوی دیگر توانمندی فردی افراد به لحاظ شخصیتی و روان شناختی شده است.
به گزارش ایسنا، وی افزود: این در حالی است كه با توجه به داده های جهانی و تجربه بسیاری از كشورهای توسعه یافته، مهمترین علل گرایش به اعتیاد در افراد را باید در ناكارآمدی ساختارهای اجتماعی در جهت تحقق وظایف كاركردی آن ها لحاظ كرد.
عضو هیات علمی جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز گفت: در این ارتباط باید بر این نكته تاكید داشت كه ناكارآمدی نهادی سازمان ها و سیاست های كلان یك حكمرانی بد است كه با ایجاد و تعمیق شكاف نابرابری اجتماعی، نابرابری در فرصت ها و عدم توانایی در برآوردن نیازهای زیستی، اقتصادی و فرهنگی نوجوانان و جوانان منجر به گذار این قشر آینده ساز جامعه از اولین استفاده به سوءمصرف مواد كه در جامعه تحت عنوان اعتیاد شناخته می شود، می گردد.
وی افزود: نكته بسیار مهم دیگر در ارتباط با ناكارآمدی سیاست های پیشگیرانه در طول بیش از چهار دهه مبارزه همه جانبه با اعتیاد در كشور را باید در سلطه نگاه پزشكی در عرصه اعتیاد قلمداد كرد. چنین بینشی با تلقی اعتیاد به عنوان یك بیماری صرفا بیولوژیك، وضعیتی بسیار تیره و دهشتناك از پیامدهای مصرف مواد را كه به درستی حاصل اعتیاد به آن است، در ذهن و نگاه نوجوانان و جوانان تصویر كرده و این در حالی است كه تجارب اولیه از مصرف هر گونه مواد اعتیادآوری به تبع نوع آن می تواند برای این قشر همراه با احساس آرامش، عزت نفس و نیرو، هرچند كاذب باشد.
عربی گفت: این تجربه به نوجوان این گونه تلقین می كند كه همواره با استفاده از این مواد می تواند در امور روزانه خود موفق تر بوده و حتی توانمند در ارتباطات اجتماعی خود با دوستان و خانواده باشد.
وی یادآور شد: در واقع مواد اعتیادآور با تاثیر بر سیستم دوپامینرژیك و سروتونرژیك بدن در ابتدای مسیر مصرف می تواند جایگزین محرك های طبیعی این سیستم های عصبی مهم در پاداش دهی و شادابی شود كه این مهم در جوامعی كه به لحاظ ساختاری دچار نابرابری های عمیق در سطح اجتماع و دسترسی به فرصت ها هستند می تواند به عنوان یك اكسیر جادویی توسط افراد ادراك شود. در چنین وضعیتی در صورتی كه نهادهای ساختاری جامعه قادر به تامین نیازهای زیستی، اقتصادی و فرهنگی كنشگران اجتماعی نباشند، بی شك تداوم مصرف توسط افراد، یك انتخاب حتمی است كه منجر به اعتیاد خواهد شد.
عربی گفت: درك این واقعیت را می توان با مقایسه ای در خصوص نرخ اعتیاد بین ایران و سایر كشورهایی كه به لحاظ رفاه اجتماعی در رتبه های بالای رده بندی جهانی هستند به وضوح درك كرد. در این كشورها علی رغم اینكه دسترسی به برخی مواد محرك حتی به صورت قانونی فراهم شده است، اما نرخ اعتیاد بسیار پایین تر از كشورهایی با سطح بالای حكمرانی بد و ناتوانی نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در دستیابی به اهداف شان به ویژه در ارتباط با قشر جوان است.
این جامعه شناس تاكید كرد: البته باید بر این نكته تاكید داشته باشیم كه قانونی كردن برخی موارد در كشورهای توسعه یافته چاره نرخ بالای اعتیاد در كشور ما در حال حاضر نیست و حتی چنین تصمیمی می تواند منجر به بحران اجتماعی در حوزه سوءمصرف مواد شود. در این خصوص متاسفانه امروز بسیاری از نوجوانان با ارجاع به چنین وضعیتی بر این باور هستند كه مصرف این گونه مواد هیچ آسیبی به همراه نخواهند داشت در حالی كه سن مصرف و زمینه اجتماعی مصرف در پیامدهای آسیب شناختی این گونه مواد بسیار مهم هستند.
وی ادامه داد: لازم به تاكید است محرك های طبیعی فرهنگی و اجتماعی سیستم پاداش دهی عصبی در كشورهای توسعه یافته با رفاه بالا در میدان زندگی روزمره، گوی رقابت را از مواد اعتیادآور خواهند ربود و نرخ بسیار پایینی از اعتیاد را ثبت خواهند كرد. این در حالی است كه زمینه اجتماعی در حكمرانی نامطلوب كه منجر به ناكارآمدی نهادهای اجتماعی در تمامی حوزه ها می شود با افزایش سطح اضطراب اجتماعی، به راحتی در میدان رقابت سیستم مغزی فرد را تسلیم مواد اعتیادآور می كند.
عضو هیات علمی جامعه شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بیان كرد: نكته قابل تامل دیگر در ارتباط با عدم موفقیت برنامه ها و سرمایه گذاری ها در عرصه پیشگیری این است كه آنچه در جامعه امروز سبب ناتوانی ساختارهای پیشگیرانه در اقناع نسل جوان می شود و ارجاع ایشان را به منابع غیر رسمی متكی می كند، زوال سرمایه اجتماعی در جامعه است.
وی با اشاره به ضرورت وجود اعتماد اجتماعی گفت: اعتماد نهادی به عنوان یكی از مهمترین مولفه های سرمایه اجتماعی در حكمرانی نامطلوب آسیبی جبران ناپذیر را متحمل خواهد شد و این امر سبب انقطاع رابطه بین حكمرانی و كنشگران اجتماعی می شود؛ وضعیتی كه می تواند سبب ناتوانی نهادهای رسمی در برقراری ارتباط با جامعه مخاطب شده و این انقطاع منجر به عدم انتقال صحیح پیام های پیشگیرانه در راستای سلامت فرد و جامعه خواهد شد.
عربی بیان كرد: متاسفانه امروز وضعیت نابسامان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به ویژه فقر اوقات فراغت، ضعف مشاركت در فعالیت های جمعی، نحیف شدن نهادهای مدنی و افزایش هزینه های ورزشی و تفریحی به همراه اضطراب اجتماعی در جامعه سبب شده كه آینده سازان این مرز و بوم در لبه خطر بسیار جدی گرایش به اعتیاد قرار گیرند؛ وضعیتی كه بی شك نیازمند سیاست گذاری های كلان و تعاملی چندوجهی بین حوزه های مختلف جامعه برای برون رفت از آن هستیم.
انتهای پیام